به گزارش هفت چشمه به نقل از شبکه اطلاع رساني راه دانا؛ متن بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار اعضاي ستاد مرکزي کنگره بزرگداشت 10 هزار شهيد استان آذربايجان شرقي که در تاريخ چهار‌شنبه 15 آذر 1402 برگزار شده بود، امروز در محل برگزاري همايش در تبريز منتشر شد.

حضرت آيت‌الله العظمي سيدعلي خامنه‌اي در اين ديدار اظهار داشتند: خيلي تشکّر ميکنم از اين اقدام لازم و بسيار مفيدي که شما برادران عزيز، خواهران عزيز، انجام داديد و ياد و نام شهيدان برجسته‌ي آذربايجان و تبريز را ــ که البتّه فراموش‌نشدني است ــ باز هم برتر و والاتر و روشن‌تر مطرح کرديد؛ بسيار اقدام خوب و بجايي است. البتّه فاصله‌ي بين اوّلين بزرگداشتي که سالها پيش انجام گرفت و اين بزرگداشت، يک مقدار زياد شد؛ جا دارد که اين‌جور اقدامات و بزرگداشتها و يادآوري‌ها و ذکرها زودبه‌زود تکرار بشود، همان‌طوري که ما در محرّمهاي هر سال ياد شهيدان کربلا را گرامي ميداريم؛ الان هزار و مثلاً سيصد سال است که مرتّباً اين تکرار ميشود، [امّا] اين تکرار جزو تکرارهاي ملال‌آور نيست، جزو تکرارهاي لازم و مفيد به حال جامعه و امروز و فرداي ما است.

ايشان در ادامه بيان داشتند: درباره‌ي تبريز و آذربايجان، سخن تمجيدآميز کم نيست، ما هم در ديدارهاي ساليانه‌اي که با شما داشته‌ايم، مکرّر در اين زمينه صحبت کرده‌ايم. درباره‌ي شهيدان هم آنچه امروز در اين جلسه امام‌جمعه‌ي محترم و فرمانده محترم سپاه گفتند، بسيار خوب و کامل بود؛ همه‌ي توصيه‌هايي را که ما ميخواهيم عرض کنيم و معمولاً ميگوييم، بحمدالله آقايان توجّه داشتند و خيلي‌هايش را اقدام کرده‌ايد. من همين اندازه عرض بکنم که يکي از وظايف ما اين است که متوجّه به «خود»، به «خودي خود»، باشيم. ملّت ايران هويّت خود را بايستي فراموش نکند؛ اگر هويّت خود را فراموش کرد، ضربه خواهد خورد، سيلي خواهد خورد، عقب خواهد ماند. خداي متعال براي کساني که ياد او را فراموش کردند ميفرمايد: نَسُوا اللَهَ فَاَنساهُم اَنفُسَهُم؛ آنها خدا را فراموش کردند، خدا هم آنها را از خودشان غافل کرد و مبتلا به فراموشي از خودشان کرد. اين نشان‌دهنده‌ي آن است که توجّه به خود، هويّت خود، خصوصيّات خود، براي شخص، براي هر ملّت، براي هر مجموعه يک امر لازمي است.

رهبر معظم انقلاب اسلامي فرمودند: آذربايجان بايد به آن هويّتي که آن را ممتاز کرده است، توجّه کامل داشته باشد. به معناي واقعي کلمه، مجموعه‌اي که ما آن را «آذربايجان» ميناميم يک هويّت ممتاز در ميان ملّت ايران است. آذربايجان مهد از‌جان‌گذشتگان و شهيدان است. مخصوص دفاع مقدّس نيست؛ از قبل هم همين‌جور بوده، بعد هم همين‌جور است. تا آنجايي که مربوط ميشود به مسئله‌ي انقلاب اسلامي ــ اگر بخواهيم محاسبه کنيم ــ از پيش از انقلاب، يعني از شروع نهضت امام بزرگوار و ملّت ايران، رفتار شهادت و آهنگ شهادت در آذربايجان شروع شده است، تا امروز. در قضاياي دفاع از حرم، ما شهداي آذربايجاني داريم. البتّه اوج اين فداکاري‌ها، اوج اين نشان دادن ارزش و منش والاي آذربايجاني، در دفاع مقدّس بود و همين شخصيّت‌هايي که ايشان اسم بردند: شهيد آقا مهدي باکري، شهيد حميد باکري، شهيد تجلّايي، شهيد ياغچيان، همين برادران بزرگ و برجسته‌اي که بودند و به لقاءالله پيوستند، بسياري از همين عزيزان و برجستگان هم بحمدالله امروز هستند؛ يعني اين خصوصيّت شهادت‌طلبي و برجستگي در فداکاري، مخصوص جنگ تحميلي و دوران دفاع مقدّس نيست، [بلکه] از قبل از پيروزي انقلاب تا امروز ادامه داشته است. اين شهر دو امام‌جمعه‌ي شهيد دارد؛ يعني از اين پنج امام‌جمعه‌ي شهيدي که در سرتاسر کشور جزو افتخارات روحانيّتند؛ دو امام‌جمعه مربوط به شهر تبريز است. اينها اهمّيّت دارد، اينها خيلي برجسته است.

آيت‌الله العظمي خامنه‌اي تصريح کردند: آنچه بنده به ‌عنوان توصيه عرض ميکنم اين است که اوّلاً نگذاريد جوششِ خونِ شهيدان فروبنشيند؛ يعني ياد شهيدان صرفاً خاطره‌پردازي نيست؛ معنايش اين است که آن تقوا، آن فداکاري، آن شجاعت، آن گوهر درخشان وجودي‌اي که امثال شهيد باکري را مثلاً ميکشانَد وسط ميدان، منعکس بشود، منتقل بشود، به نسل جديد الگو بدهد. جوان ما الگو ميخواهد و بهترين الگو اينها هستند. بعضي از ملّتها که دستشان از اين جهت بکلّي خالي است يا تا حدود زيادي خالي است، الگو ميسازند، جعل ميکنند، بدون اينکه وجود داشته باشد. ما اين الگوها را در مقابلمان داريم. شهيد باکري را فقط در ميدان جنگ نبايد ديد، پشت جبهه هم بايد ديد، در دانشگاه تبريز هم بايد ديد، فعّاليّتهاي دوران پيش از انقلابش را هم بايد ديد، آن روحيه را بايد ديد. من پيش از انقلاب، شهيد آقا مهدي باکري را در مشهد ملاقات کردم؛ پُرشور، علاقه‌مند، فهميده، قادر بر تحليل قضايا. خب اين ميشود که بعد در جنگ، در ميدان دفاع مقدّس، آن‌جور ميدرخشد و دلها را به خودش جذب ميکند. اين روحيه بايد منعکس بشود. ما اگر فيلم ميسازيم، اگر شعر ميگوييم، اگر کتاب مينويسيم، اگر خاطره تدوين ميکنيم و منتشر ميکنيم، بايد توجّه داشته باشيم که اين روحيه منعکس بشود؛ اين روحيه، روحيه‌ي سازنده است. اين مطلب اوّل: نگذاريد جوششِ خونِ شهيدان فروبنشيند. ببينيد، همين‌طور که اوّل عرض کردم، شبيه عزاداري سيّدالشّهدا (سلام الله عليه)؛ يعني [همان‌طور که] هر سال محرّم که ميشود، عاشورا که ميشود، شما کأنّه عاشوراي سال ۶۱ را در مقابل خودتان مي‌بينيد، حوادث منعکس ميشود، شخصيّت‌ها در مقابل چشم مستمع زنده ميشوند؛ اين بايد در مورد شهداي دفاع مقدّس و همين ده هزار شهيدي که به آنها اشاره کرديد، اتّفاق بيفتد.

مقام معظم رهبري خاطرنشان کردند: مطلب دوّم اين است که خانواده‌هاي شهدا را فراموش نکنيد. متأسّفانه بسياري از  پدرمادرها از دنيا رفته‌اند، به شهيدانشان ملحق شده‌اند؛ آن کساني که هستند ــ چه همسران شهدا، چه پدران و مادران شهدا ــ از خاطرات اينها، از توصيفهاي اينها استفاده کنيد. همچنين از همکاران و دوستانِ اينها؛ خب مثلاً شهيد باکري در دوران جنگ همکاران زيادي داشت که بعضي الان بحمدالله زنده، سالم، آماده‌اند و جزئيّات زندگي او را آنجا ديده‌اند. شجاعت فقط در جنگيدن نيست؛ شجاعت در تسلّط بر نفْس، شجاعت در گفتن، در نگفتن، در امساک کردن، در اقدام کردن [هم هست]؛ همه‌ي اينها خيلي مهم است. کساني هستند که اينها را از نزديک ديده‌اند، شناخته‌اند؛ از اينها استفاده بشود، با اينها مصاحبه بشود، گفتگو بشود، حالات شهيدان به صورت سند واقعي ضبط بشود و شناخته بشود. اين هم يک مطلب است.

ايشان عنوان داشتند: و يک مطلب هم اين است که در نگاه به شهيدان، زمينه‌هاي عروج شهيدان شناسايي بشود؛ مثلاً مردم، يا آن کساني که اوّلين جرقّه‌ها را به وجود آوردند، مثل شهيد قاضي طباطبائي که در اين قضاياي انقلاب، مثلاً در بيست‌ونهم بهمن سال ۵۶، ايشان بود که اوّلين جرقّه را [به وجود آورد]، اوّلين حرکت را کرد، مردم را به محلّ خودش و مسجد خودش دعوت کرد و [مابقيِ] آن قضايا؛ يعني زمينه‌ها معلوم بشود. اينکه بعد از حادثه‌ي قم، اوّلين حرکت در تبريز اتّفاق افتاد نه در فلان شهر و فلان شهر، علّتش چيست؟ چه خصوصيّتي در اين مردمي هست که اين‌جور جوان مي‌آفرينند، اين‌جور تربيت ميکنند، اين‌جور شهيد تقديم ميکنند؟ اينها خيلي مهم است؛ يعني هويّت قومي، هويّت ملّي، هويّت ديني. بنده يک وقتي در اجتماع همين مجموعه‌ي برادران و خواهران آذربايجاني گفتم؛ مرحوم ستّارخان در قضاياي مشروطيّت و آن حوادثي که داشت و اقداماتي که کرد، کاغذ علماي نجف در جيبش بود؛ ‌يعني از علماي نجف استفتاء کرده بود، سؤال کرده بود، آنها هم به او جواب داده بودند، او با اين نيّت حرکت ميکرد؛ اين خيلي مهم است. زمينه‌ي حرکت چيست؟ اين روشن بشود؛ اين نشان‌دهنده‌ي آن است. اگر اينها شد، آن وقت حرکت ادامه پيدا ميکند.

مقام معظم رهبري در پايان بيان داشتند: خب، [نقش] لشکر ۳۱ عاشورا که مشخّص است؛ شخصيّت‌هايي بودند که واقعاً درخشيدند؛ بنده به نقش پايگاه دوّم شکاري بايد اشاره کنم: آن حرکت عظيم هواپيماهاي جنگنده‌‌ي ما در همان روزهاي اوّل جنگ که البتّه از پايگاه دوّم و پايگاه‌هاي ديگر ــ پايگاه سوّم و چهارم حرکت کرده بودند و رفتند و آن کار بزرگ را انجام دادند؛ در همان هفته‌ي اوّل جنگ اين کار را کردند که بنده همان وقت رفتم مجلس و گزارش اين حرکت را به نمايندگان مجلس دادم. اينها چيزهايي است که قابل توجّه و حائزِ اهمّيّتِ بسيار است و بايستي ان‌شاء‌الله در ذهنها بماند، در حافظه‌ي تاريخي ملّت ايران بايد ثبت بشود؛ يعني واقعاً مهم‌ترين کار اين است که اين حوادث مهم، اين پديده‌هاي مؤثّر و کم‌نظير و در مواردي بي‌نظير، در حافظه‌ي تاريخي ملّت ايران ثبت بشود و جوان ما، نوجوان ما اينها را بداند. البتّه ما تا الان يک مقدار کم‌‌کاري داشته‌ايم و خيلي از جوانهاي ما، خيلي از نوجوان‌هاي ما، چهره‌هاي برجسته را نمي‌شناسند و خيلي از قضايا را هم را نميدانند؛ ما بايد اينها را چه در دستگاه‌هاي تبليغي رسمي مثل صداوسيما و مانند اينها و چه در وسايلي که امروز در اختيار مردم و در دسترس مردم هست، پخش کنيم. اميدوارم خداي متعال به همه‌ي شما توفيق بدهد و بتوانيد اين کار بزرگ را به سرانجام برسانيد و ان‌شاء‌الله در آينده، فاصله‌ي بين اين يادبودها و تذکّرها از آن فاصله‌اي که امروز با يادبود قبلي وجود دارد کمتر بشود.